اینجا ..

نو شدن زمان می برد ..

اینجا ..

نو شدن زمان می برد ..

اینجا ..

از آنجا شروع شد که من گفتم:
من اینجا -یعنی توی این فضای مجازی-
بیشتر خودم هستم ..
و شنیدم:
خب خودتان را عوض کنید،
خودی که به درد خدا نخورد، بی خود است ..
گفت خودش را می گوید اما ..
من را می گفت.
و از آن روز این قصه آغاز شده است
و این داستان ادامه دارد ..

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۰ ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۰، ۰۹:۴۳ ب.ظ

مردن پیش از مرگ ..

 

 

استاد سام می گفت وقتی یک نفر آلزایمر می گیرد -مثلا یک پدر پیری - بهتر است بچه هایش یکهو محبتشان گل نکند که مثلا این چند صباح باقی مانده پدر را ببریم پیش خودمان .. چرا که اگر مثلا توی خانه ی خودش که سالها آنجا زندگی کرده بماند حداقل بلد است برود دستشویی و آشپزخانه و برگردد اتاق خوابش .. حتی شاید بتواند تا سر کوچه شان هم برود و برگردد ..

ولی وقتی بردید خانه خودتان وقتی میخواهد برود دستشویی باید نشانش بدهید کجا برود .. دفعه ی بعد هم که خواست برود باز هم باید بهش بگویید: پدر! دستشویی آنجاست !

 

عین. کاف.
چهارشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۰، ۰۳:۵۰ ب.ظ

دل/تنگی..

 

وقتی من دلم برای تو تنگ می شود تو دلت خالی ست .. خالی از من .. یعنی بی خیالی ..

تو که دلتنگ من می شوی دیگر من بی خیالت شده ام ..

اینجوری هاست که کم کم کلاً بی خیال هم می شویم ..

 

 

عین. کاف.