اینجا ..

نو شدن زمان می برد ..

اینجا ..

نو شدن زمان می برد ..

اینجا ..

از آنجا شروع شد که من گفتم:
من اینجا -یعنی توی این فضای مجازی-
بیشتر خودم هستم ..
و شنیدم:
خب خودتان را عوض کنید،
خودی که به درد خدا نخورد، بی خود است ..
گفت خودش را می گوید اما ..
من را می گفت.
و از آن روز این قصه آغاز شده است
و این داستان ادامه دارد ..

آخرین باری ک "خابم نمیبرد" را تجربه کردم بیاد نمیاورم.. ک در زندگی امروزم مرا ب "سرش را میگذارد می میرد" میشناسند.. اما یادم هست ک هرروزی ک بوده داشتم توی ذهنم می نوشته ام.. درست مثل امشب .. کلمه ها پشت هم می غلتند و تمااامی ندارند..
آنهم بعد از یک روز خسته کننده ک از سر شب میخاهم سرم را بگذارم بمیرم اما تا خود الان ک ساعت از سه نیمه شب گذشته است "خابم نمیبرد" .. دلم میخاهم سرم را بکوبم توی بالشم ک اصلا همکاری مناسبی نداشته امشب..
امروز کلاس را در کتابخانه عمومی دانشگاه برگزار کردم و با نگاه رهگذارن ک از کتابهای دبیرستانی ب قیافه های من و شاگرد از خود بزرگترم می افتاد اصلا رسمیت جلسه را کم نکردم.. گفتم و گفتم تا برسیم ب آنتراکت بین دوکلاس و باز شدن سر اصل صحبت و درددل ها..
همچنان از همراهی بی نظیر همسر گرام شاگرد در عجبم و دلم نمی آید هشدار ها و برحذر دارهای آینده پزشکی قبول شدن را گوشزد کنم باشد ک ب آرزویشان برسند این زوج خجسته دل .. و بین مشاوره دادن هام قول داده ام ک خودم از فردا این سبک 'بیداری بعد از نماز صبح و قیلوله ظهر' را اجرا کنم ک رطب خورده ی منع رطب کن نشده باشم..
حالا عزا گرفته ام ک با عود این بیماری لاعلاج ک مدتها برنگشته بود چه کنم؟ حتی الان ک 4 صبح گذشته است اگر سرم را بگذارم تا خود ظهر یکسره گرفتار قیلوله میشوم..
از باعث و بانیش نگذرد .. باید همان نسخه قبلی را برای خودم بپیچم:
شعروگرافی شدیییدا ممنوع!
ازین مجازستان ها برگرد ب حقیقت!!
گذشته ها برای تو آب و نان نمیشوند..
حالا ک ن جامعه شناسی و ن جانورشناس, ن نقاشی و ن نویسنده, ن عکاسی و ن شاعر, ن معماری و ن معلم انشا, ن هیچکدام ازین حسرت هایی ک با شروع امتحانات هر ترم تصور جدیدی بهشان اضافه میشود ..
اینستا هم خوب جایی ست ک باشد!
(صدای سحرگاهی سگ ها و پرنده های کویر شروع شده..)
بر سر تمام نورونهای لاکردار فریاد بکش:
من امتحان دارم. بفهمید !!!!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۰۹
عین. کاف.

نظرات  (۱)

این نیز بگذرد... مثل همیشه باش... قوی... اروم... صبور.... 
نویسنده:
این نیز ..

دیدگاه شما

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی