درون ِ کم حرف شده ی این روزهایم ..
بی خوابی و بدخوابی و امثالهم کلاً از پدیده های نادر زندگی من اند که این روزها مرا وادار به تحمل خودشان میکنند .. بیشتر از 10 بار پهلو به پهلو شدن توی 5 دقیقه و باور تدریجی اینکه قرار نیست سیستم های رم و نانرم فعال شوند .. درعوض آشفته بازاری ست توی مغزم در این لحظات ..
و حس میکنم یک سیستم واژه سازی بدون لحظه ای توقف از اکسیپیتال مغزم تا آهیانه و فرونتال و تمپورال و مجدداً اکسیپیتال، واژه ها و جمله ها و دیالوگ ها را با تصویرسازی های قوی عبور می دهد و بجرئت میتوانم بگویم حجم تولیدات این سیستم صد تا هزار برابر حرفهایی ست که به زبان می آید درطول روز .. میان این هیاهو بازه هایی هم هست که انگار بخواهند موضوع مورد مناقشه را مقاله کنند مداام درحال بازبینی جملات و کلمات و عبارت ها هستند و گاه ده بار یک ماجرا را از اول ویرایش می کنند و دوباره تعریف می کنند .. کلاً دنیایی ست درون ِ کم حرف شده ی این روزهایم ..
خیلی وقت ها دلم میخواهد آن نسخه های آخر بازبینی شده را پیاده کنم جایی .. مکتوب ..