جمعه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۵۴ ق.ظ
باشه بعدن
خییییییلی وقت است ک دیگران مرا یاد خودم می اندازند. توی یک برهه ای گیر کرده ام ک منتظرم انگار.. منتظر اینکه یک ماجرایی ب سرانجام برسد تا من هم ب ادامه ی زندگی برسم.. ب هر چیزی بیرون ازین ماجرا ناخودآگاه گفته ام: باشد برای بعد.. یک بعد ِ نامعلوم.. ترسم ازین است ک سرانجامی در کار نباشد و این pause زندگی ام همیشگی شود..
۹۳/۰۵/۱۰