دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۲۹ ق.ظ
ترمی که گذشت ..
از همه برای من پررنگ تر از سفر چند روزه ی قم و جمکران- با تمام اتفاقات دوست داشتنی و نداشتنی اش- حاصلی بود که شاید قبلاً هم به آن فکر کرده بودم اما نفهمیده بودم که چقدررر مهم بوده .. همان که " از دور / از بالا به این "خودم" نگاه کنم و نه اینکه فقط نگاه کرده باشم برای ثبت صحنه ها و خاطره ها و عکس گرفتن از آنها که هیچ تکرار شاید نشوند دیگر .. که این بیشتر از همه از این جهت مهم هست که آدم به خودش هشیار میشود .. یعنی عین حرفی که دکتر"ه" سعی می کرد به ما بفهماند این بود که ریشه ی همه ی مشکلاتتان همین است که به حال و احوال خودتان آگاه نیستید یعنی که هیچ حواستان نیست در لحظه چه حسی دارید که به تبع آن چه می کنید و چه حرفیهایی از دهن بیرون می پرانید و چه فکرها می کنید و القصه ..
این "از دووور/ از بالا " چیز عجیبی هست واقعاً ..
این "از دووور/ از بالا " چیز عجیبی هست واقعاً ..