اینجا ..

نو شدن زمان می برد ..

اینجا ..

نو شدن زمان می برد ..

اینجا ..

از آنجا شروع شد که من گفتم:
من اینجا -یعنی توی این فضای مجازی-
بیشتر خودم هستم ..
و شنیدم:
خب خودتان را عوض کنید،
خودی که به درد خدا نخورد، بی خود است ..
گفت خودش را می گوید اما ..
من را می گفت.
و از آن روز این قصه آغاز شده است
و این داستان ادامه دارد ..

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۰ ثبت شده است

دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۰، ۰۸:۴۷ ب.ظ

بیا بیا

 

بیا یه روز دانشگامون .. بیا .. بیا غافلگیرم کن .. بیا من از دور ببینمت  بعد هی نگات کنم  با چشمای گرد شده م ..  بعد عینکم و وردارم  دوباره بذارم ..  (بعد تو داری با یه نیش باز نزدیک میشی هی ..)  بعد (..) ..

بعدترش بیای من به همه بگم آره این دوست منه ..

تو هم بگی که من چقد دوست خوبی بودم ..

بگی هستم  .. بیا .. د بیا دیگه ..

 

عین. کاف.
دوشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۰، ۱۱:۰۸ ب.ظ

حسرتـــــــ یه دنیای واقعی و قشنگ ..


(..)

خلاصه که .. کاش بودی الان ..

جای این همه کمیت بی کیفیت ..


p.n:

کاش منم از بچگی دلم میخواست دکتر شم ..

چقدر دنیام قشنگ میشد الان ..


عین. کاف.
دوشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۰، ۱۰:۵۵ ب.ظ

محرم ..



حتی نشد بنویسم که برای ماهت غمگینم ..

حتی!

عین. کاف.
جمعه, ۱۱ آذر ۱۳۹۰، ۱۱:۵۶ ب.ظ

از چیزی که نیستی ..

وقتی که دوری ..

وقتی که خیلی خیلی دوری ..

از چیزی که میخوای باشی .. از چیزی که نیستی .. از چیزی که باید باشی ..

عین. کاف.