چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۲:۴۰ ق.ظ
از این ترم ..
از این ترم همه یادشان افتاده باید یک دکتر "خوب" بشویم .. و نمی شود که همینطوری بی سواد بالا رفت و .. اصلاً از این ترم، خودمان هم عجیب متحول ِ دیدگاهی شده ایم انگار و نگران رنکینگ دانشگاه و رتبه های علوم پایه ی بچه ها !! و اینکه چه وضعی ست که سوالات هر ترم شبیه و بعضاً کپی ترم پیش است و بهره مندان از آن سوالات همینطوری هی یلخی بالا می روند و خدا بخیر کند آنجا که علم واقعیشان بخواهد سنجیده شود .. و از این ترم اصلاً همه انگار به خودشان آمده اند و راه حل را همین آخر ترمی کشف کردند که قطعاً در سخت گرفتن و آوردن اجداد دانشجوها مقابل دیدگانشان است و اینطوری شد که از یک کلاس 46 نفره 32 نفر ایمونولوژی را می افتند و .. باقی ماجرا گفتن ندارد که از این سیستم آموزشی قدر تمام 14 سالی که درس خوانده ام گلایه مندم و از خودم و تمام رفقا بیشتر ! که یحتمل باید اول هم علت را در خود جستجو کنیم و خوداتهامی شاید بیشتر به تغییر نسبی اوضاع بینجامد و اینکه اگر یک کمی جدی تربگیریم قضیه را و در طول سال یک کمی یادمان باشد که امتحان و پایان ترمی هم خواهد آمد و اگر که خوش نداریم که پیگیر این درس ها باشیم و کارهای مهمتری را برای خود وظیفه میدانیم خیلی بی رودربایستی عرض کنم که شاید حق با شما و آن کارها اهم باشند اما بروید شرافتمندانه قبل ازینکه دیر شود از پزشکی انصراف دهید و آسوده به همان ها بپردازید. اجرکم عندالله!
۹۲/۰۴/۱۹
(خوداتهامی شاید بیشتر به تغییر نسبی اوضاع بینجامد)