اینجا ..

نو شدن زمان می برد ..

اینجا ..

نو شدن زمان می برد ..

اینجا ..

از آنجا شروع شد که من گفتم:
من اینجا -یعنی توی این فضای مجازی-
بیشتر خودم هستم ..
و شنیدم:
خب خودتان را عوض کنید،
خودی که به درد خدا نخورد، بی خود است ..
گفت خودش را می گوید اما ..
من را می گفت.
و از آن روز این قصه آغاز شده است
و این داستان ادامه دارد ..

جمعه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۱، ۰۱:۵۱ ق.ظ

شاگردانه .. عاشقانه ..

 

این حرف ها همش بخاطر اینه که از  چیزی که باید حرف بزنم نزنم و به چیزی که باید فکر کنم نکنم و مشغول چیزی که باید باشم نباشم ..

دیگه رفتم تا ته امتحانا و بعدشم که بیتوته ی ۳۸ روزه ی مشهد که در پیشه ( اگه باز یه سنگی از آسمون نیفته پایین البته) که ایشاا... همه تونو یادم بره که خلاص شم ازین دلتنگی های مسخره ی به درد نخور ِ نوستالژیکِ آدم ضعیف کن !!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۳/۱۹
عین. کاف.

نظرات  (۱)

سلام
یه چتر میخوام بهت هدیه بدم

دیدگاه شما

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی