اینجا ..

نو شدن زمان می برد ..

اینجا ..

نو شدن زمان می برد ..

اینجا ..

از آنجا شروع شد که من گفتم:
من اینجا -یعنی توی این فضای مجازی-
بیشتر خودم هستم ..
و شنیدم:
خب خودتان را عوض کنید،
خودی که به درد خدا نخورد، بی خود است ..
گفت خودش را می گوید اما ..
من را می گفت.
و از آن روز این قصه آغاز شده است
و این داستان ادامه دارد ..

پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۱، ۱۱:۴۵ ب.ظ

حیاتی ..

  از تمام آنها که گذارشان به اینجا می افتد خواهش می شود هر کتابی را که خوانده اند و نخوانده اندو قرار است بخوانند و فکر میکنند باید خواند و دلشان میخواهد بخوانند و  ارزش خواندن دارد و الخ.. کامنت بگذارند. با تشکر

 

 

----

باران و تگرگی ست ا.. ینجا .. ماجراها داریم ..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۱/۲۴
عین. کاف.

نظرات  (۱۰)

می خواهم به دریا بازگردم
تصویر تمام قدم را
در آینه آبی آب ببینم!
می خواهم به دریا بازگردم
کشتی ها روانند، به سوی افق های روشن روانند!
و هیچ اندوهی در آن بادبان های سفید برافراشته نمی پیچد
روزی، سهم من نیز در این کشتی ها فرا می رسد
و دمی مرگم دررسید
چون نوری که در آب فرو می رود
می خواهم در آب ها غروب کنم!

می خواهم به دریا بازگردم

می خواهم به دریا بازگردم


با احترام دعوتید
آخ جون !
همه شونو باید تایید کنیا !
(منم فک می کنم و می گم :) )

عجالتا این یکی رو تایید نکن :دی
نویسنده:
می بینی هم که چ استقبالی شده که بخوام تایید کنم .. فک نکردی شما؟!
کتابای سلینجر
چشمهایش / بزرگ علوی
خانوم / مسعود بهنود ( البته باید از دست فروشای انقلاب بخریش اجازه چاپ نداره )
دوست بازیافته / انتشارات ماهی

خیلی سخته آدم هی دنبال کتاب باشه چیزی رو که به حس اش می خوره پیدا نکنه .
نویسنده:
ولی یه وقتایی کتاب خوندن از حس و این حرفا میگذره .. تو "باید" بخونی و "بدونی" یه چیزایی رو که حالا شایدم خیلی جذاب و مطابق حس و حالت نباشن ..
چقده ما ماهیییییم
چقده ما قشننگیییم
:دی
نویسنده:
یا اسم کتاب بود؟
بله بله من لیست بلند بالایی دارمت
بیا و با من همخوان شو ..
:)
نویسنده:
کجا بیام؟ همینجا بگو دیگه ..
وای خب خیلی زیاده که عاطی!
نویسنده:
شما قسطی بنویس : )
نه دیگه،من شیرازیم،از من بگذر!
نتیجه گیری:
تنبلی ..
خساست در لو دادن چیزهای با ارزش ..
مبادا اینجا بنویسم خز شود؟
نداشتن چیزی برای گفتن که از همه بیشتر خجالت دارد .. (میدونم تجربه دارم عب نداره!)


باشه آقا ما زدیم قید این کمک رو !
عآخه ما با شوما این صوبتا رو نداریم .. کتاخونه م کف دسّته رفیق م !
: )

لکن محض عدم اتهام بموارد فوق :
عجالتن چندی درشت - پراکنده گویی می کنم :

قرآن کریم - به سعی و حاشیه ی بهاالدین خرمشاهی
حافظ نامه - همان
لطف قلم و خلوص حس نادر ابراهیمی و بکر ِفکر ِ رضا امیرخانی رو دریافتن !*
فردایی دیگر - سید،شهید مرتضی آوینی
تشیع علوی و تشیع صفوی - دکتر ع. شریعتی
زمینه ی روانشناسی هیلگارد - بازگردان براهنی
چگونه درباره ی چیزهای عجیب بیندیشیم - شیک،وُن (در لیست انتظارم)
و سعدی ، با دوز پایین ، با فاصله : )
و اما تخصصی تر اگر بخوای "رمان" خون باشی ، به استاد ارجاعت میدم و سیاهه ی صد رمان ش رو ببین :
http://www.ermia.ir/contents.aspx?id=15
ضمنن اینرو هم : !
http://www.ermia.ir/Contents.aspx?id=778

* اینرو دقیقتر ، چندی بعد ، در برچسبهای "کتاب" م میتونی ببینی ..؛
نویسنده:
مشعوف فرمودین .. سر فرصت می بینم همه شو !

دیدگاه شما

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی